به گزارش روابط عمومی معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران؛ در راستای هفته ملی جمعیت؛ خانم جعفرلو مسئول دفتر مرکز مطالعات و توسعه آموزش در قالب گفت‌وگوهایی کوتاه با دکتر دارابیگی نماینده معاونت آموزشی در امر جوانی جمعیت به تشریح و تبیین تجربه زندگی متاهلی و داشتن فرزند پرداخت.

 با تشکر از حضور در این مصاحبه لطفا خودتان را معرفی کرده و تجربه خودتان را از زندگی متاهلی و داشتن سه فرزند بفرمایید.

خانم جعفرلو:بنده عادله جعفرلو کارشناس آموزش و مسئول دفتر مرکز مطالعات و توسعه آموزش هستم. در رابطه با زندگی متاهلی ممکنه گاهی دلم برای یک خواب حسابی لک بزند ولی در همان شرایط باید بچه ها را آماده کنم تا پسرم را در مسیر در مدرسه بگذاریم ، دو دختر کوچکم را به مهد بیاریم و خودم وارد محل کارم بشوم و انجام وظیفه کنم. واقعیت آن است که علیرغم آنکه رفت به مهد و بردن بچه ها به خانه سختی دارد اما وقت رفتن به مهد دلم برای دیدن بچه ها یک ذره می شود. در حین برگشت و در تاکسی باید مراقب باشم بچه ها ماشین را کثیف نکنند،خوراکی ها را روی صندلی سرویس یا تاکسی نریزند، پسرم با سوالات جورواجور حواس راننده را پرت نکند، اما برایم لحظاتی پر از یادگیری و خاطره است. من باید در حین رفتن هم دقیقا مثل آمدن شاید هم بیشتر متمرکز باشم و این برای من یک فرصت است.

لطفا منظورتان از فرصت را میفرمایید.

خانم جعفرلو: فرصت اینکه از چشم بچه ها ببینم ، می دانی بچه ها به جهان اطراف ،مثل ما نگاه نمی‌کنند ، آنها عاشق کشف چیزهای تازه هستند، حرفهای تازه می زنند ، اداها و رفتارهایی دارند که درست مثل آینه، ما بزرگترها را به خودمان نشان می دهند.

آقای آذربایجانی(همسر خانم جعفرلو) شادی شما و خانواده شما نشان می‌دهد که خانواده خوشبختی هستید، چقدر خوشبختی را وابسته به تعداد فرزندان می دانید.

آقای آذربایجانی: فکر کنم بخش عمده این احساس وابسته به حضور فرزندان ما است. درخت خانواده ما الان اندکی شاخ و برگش بیشتر شده. بچه ها بیشترین انگیزه را به من و مادرش می‌دهند.

 اگر صحبت و سوالی مانده که از شما نپرسیدیم بفرمایید.

خانم جعفرلو: من در خانواده پر جمعیتی بزرگ شده ام و حقیقتا این موضوع برای من همیشه جای شکر داشته و طعم خانواده با فرزندان را چشیده ام اینکه خدا فرصت داده هم مطالعه کنم، هم تحصیلات تکمیلی داشته باشم و هم سه فرزند داشته باشم را لطف خدا می‌دانم ، اگر من و همسرم زودتر آشنا شده بودیم احتمالا چهار فرزند می داشتیم. البته شاید هم داشته باشیم ولی فرزند اول مان در بهشت باشد.

آقای آذربایجانی: بچه ها عکسی از درون ما هستند. من سه فرزند دارم که به فراخور آنکه پژوهشگر تربیتی هستم در آنها با دقت جستجو و تعمق می‌کنم. هر کدام از فرزندان من علیرغم آنکه وجود مستقلی دارند ولی یکی از وجوه من هستند و جالب آن است که این موضوع را همسرم نیز تجربه کرده است. این موضوع به من می فهماند که ما انسان ها با هم نسبت هایی فراتر از آنچه فکر می کنیم ، داریم، بعد از تولد فرزندانم نگاه من به انسانها شکل دیگری شد. وجود بچه ها جوانی، هیجان ، پژوهندگی و سر زندگی را برای ما به ارمغان آورده است.