مصاحبه ای با آقای دکتر سلطانی درباره استاد مرحوم آقای دکتر امیر حسین بقراطیان
بسم الله الرحمن الرحیم
از من خواسته شده بود در ارتباط با همکار و دوست عزیز دکتر امیر حسین بقراطیان صحبت کنم و یادبودی باشد برای ایشان.
آشنایی من با ایشان سال های 68-67 بود که آزمون ( بورد) می دادیم و در آن زمان با توجه به اینکه ظرفیت پزشکی افزایش پیدا کرده بود و نیاز بود که دانشگاه بیمارستان آموزشی دیگری داشته باشد. که بتواند به تعداد دانشجوهایمان پاسخگو باشد . مقرر شد بیمارستان فیروز آبادی را آموزشی کنیم و از من خواسته شد بعنوان ریاست بیما ستان فعالیت خودم را شروع کنم. دکتر بقراطیانان هم در همان زمان به فیروزآبادی آمد من با توجه به شناختی که از ایشان داشتم درخواست کردم ریاست بخش داخلی را بعهده بگیرند و ایشان این کار را شروع کردند و در شرایطی این کار را انجام شد که ما حداقل تجهیزات داشتیم و تعداد بیماران حداقل در بخش داخلی که من با دکتر همکار بودم زیاد نبودند. به نظر می رسید که بخش داخلی که ایده ذهنی را در اهالی شهر ری ایجاد کرده که بخش داخلی نمی تواند پاسخگوی نیاز های درمانی آنها باشد.
ایشان کار را شروع کرد. درابتدای امر تنها بود و آهسته آهسته نیروها و همکار ان دیگری به ایشان اضافه شدند. از ویژگی های اخلاقی بسیار بارز و ممتازی ایشان صداقت بسیار، وظیفه شناسی به همراه نظم و انظباط در کارهای محوله بود. می تونم به جرات بگم که با توجه به فاصله زیاد مسافتی که شهر ری از تهران داشت اعضای هیت علمی می توانستند هر روز در این محل نباشند چون فرسودگی و شدت کار ممکن بود تاثیر گذار باشد .
دکتر مردی بود که تمام وقت و هر روز در بیمارستان حضور داشت. آن وظیفه ایی که بعهده اش بود بخوبی انجام می داد و ضمن عنایت به رعایت ایمنی و مراقبت از بیمار، جنبه های انسانی بیماران و مشکلات ایشان توجه خاصی برای او داشت. دستی هم در هنر داشت در موسقی طبع لطیفی داشت و خیلی زود تحت تاثیر احساسات قرار می گرفت و خیلی زود تلاش می کرد مشکلات بیماران و بخش را حل کند نکته دیگری که لازم میدانم اشاره کنم اینست که بعد از تغییر وضعیت بیمارستان فیروز آبادی از آموزشی به درمانی ایشان بدلیل اینکه آن بیمارستان آموزشی بود جدا شد و در بیمارستان هفت تیر مشغول بکار شدند . بعد از یک مدت دکتر به بیمارستان حضرت فاطمه رفتند و به نوعی در این جابجایی هرگز نشنیدم شکایتی بکند و در نهایت در بیمارستان رسول اکرم مشغول بکار شد . بسیاری از دوستانی که در بیمارستان هستند شاهد کیفیت اخلاقی ایشان و توجه ویژه او به بیماران و دانشجویان بود.
به هر حال چند صباحی مبتلا به بیماری صعب علاجی شدند و علی رقم این بیماری و دردی که همیشه داشت گه گاه سختی فعالیت های روز مره را اندکی ذکر می کرد ولی ذره ایی کم نگذاشت و تا لحظاتی که مجبور بود به دلایلی برای ادامه معالجات موقتا فعالیت آموزشی را قطع کند و به درمان خودش بپردازد. بعد از این همیشه در بخش حاظر بودند. از دست دادن دکتر صدمه بزرگی برای بخش داخلی بود و مخصوصا اینکه الگویی نمونه و غیر تکرار برای دانشجویان ما بود.
به عنوان یک دوست یک رفیق را از دست دادیم یافتن چنین رفیق و دوستی در این شرایط به راحتی امکان پذیر نیست .فقدان ایشان برای خانواده بخش داخلی و گروه داخلی و خانواده دانشگاه صدمه بزرگی بود . امیدوارم بسیاری از دانشجویانی که ایشان تربیت کردند اندکی ویژگیهای ایشان را به یادگار برده باشند و قطعا همینطور است .
برای جامعه پزشکی خصوصا جامعه پزشکی ایران آرزوی تندرستی دارم و اینکه همانند دکتر بقراطیان وظیفه شناس باشند تا لحظه ایی که می توانند به خدمت آموزشی و درمانی ادامه بدهند.
کامنت